آکاشیک

7 شب با معجزه مدیتیشن دوقلب از شنبه 16 دی ماه تا جمعه 22 دی ماه هر شب ساعت 22:00 (10 شب) در اینستاگرام دکتر آرام لایو داریم  

hashemi

کاربر ویژه
ماهیت سوابق آکاشیک

واژه ی آکاشا برگرفته از زبان 5000 ساله ی سانسکریت به معنای "کتابخانه ی پنهان" است (در منابع دیگر آن را به معنای جوهر اولیه توصیف کرده اند که به نظر شخص من صحیح تر به نظر میاید).
این تالار پنهان حاوی پرونده های خلقت که می تواند توسط مدیتیشن و رفتن به اعماق ذهن ناخودآگاه آشکار شود. به زبان مبتنی بر تکنولوژی که امروز مرسوم تر است، می توان آن را همچون نوعی شبکه ی جهان گستر درونی
(Internal World Wide Web ) دانست که هر کسی می تواند در آن آزادانه به اطلاعات درباره ی هر کسی یا چیزی دسترسی پیدا کند.اطلاعاتی که در آرشیو آکاشیک یافت می شود چیزی فرای یک غیب گویی ساده است. می توان آن را نگاهی به کل خط سیر ارواح و سرنوشت دانست.
ما هر کدام مان به این اطلاعات دسترسی داریم چرا که هریک از ما تنگاتنگ مرتبط به کل جهانیم، اما از آنجا که ذهن ما غالباً بسیار اشتغال به مسائل دنیوی دارد ارتباط ما به این پایگاه بی نهایت داده ها قطع می شود. آکاشا واقعیت دارد؛ چیزی نیست جز ذرات بنیادی کوانتومی از حوزه ی انرژی و امواج آگاهی که در هر چیز و هر کس در جهان موجود است. در واقع به نوعی بزرگراهی اطلاعاتی محسوب می شود که همه چیز و همه کس را در جهان به هم مربوط می کند.

در هر موقعیتی که باشیم انرژی اکاشیک در آن حضور دارد. فقط باید مکث کرد و به آن موقعیت نگاه عمیقی انداخت. باید به زیر پوسته و به اعماق احساسات و افکار خزید. در آن صورت متوجه آگاهی ای می شویم که در عمق هر موقعیت نهفته است. ما همگی در تار و پود آگاهی جهانی بافته شده ایم و جزیی از آن هستیم و فهم این واقعیت آستانه ی دسترسی به آکاشا ست. وقتی که ما پای به روابط ناخوآگاه می گذاریم و آنها را می گشاییم قادر خواهیم بود هر گونه اطلاعاتی را در باره ی هر گونه سیر روحی، هر مکان ، هر زمان، هر واقعه ای به دست آوریم.
آکاشا به سطح ناخودآگاه تعلق دارد

ــ نوعی از هوشیاری که درست وقتی در دسترس شماست که در آستانه ی به خواب رفتن یا برگشتن به بیداری هستید. به جز این مواقع کوتاه تنها به روش مدیتیشن است که می توان حتی در حالت خواب و با حفظ آگاهی به اطلاعات این حوزه دست پیدا کرد.
وقتی که ما از فضای ذهنی شلوغ و خودمحور روزمره ی خود فراتر برویم و به خود فرصت تجربه ی سکوت را بدهیم قادر به شنیدن، دیدن و لمس اطلاعات خواهیم بود، چنان واضح که گویا خود خدا آنها را برای ما به نجوا می گوید.

اطلاعات آکاشیک چگونه ذخیره می شوند؟
اطلاعات هر شخص را می توان از طریق تاریخ تولد دقیق و نام کامل او به دست آورد. اطلاعات شخص شما بر روی موج و فرکانس خاصی از انرژی سوار است که به لحاظ ارتعاشات آن کاملا با امواج مربوط به هر شخص یا هر چیز دیگری متفاوت است. این خصوصیات درست مثل اثر انگشت شما تنها به شما تعلق دارد و سوابق آکاشیک شما براساس این تفاوت ها ذخیره و رمزگذاری می شود بنابراین با استفاده از آنها می توان تنها به پرونده ی خاص شما در آرشیو دست پیدا کرد. این " کتاب شناخت" یا پایگاه داده های اطلاعاتی ای است که مهم ترین و حیاتی ترین اطلاعات مربوط به شما ، رسالت تان، مقصودتان و خط سیرتان را در طول زندگی در بر دارد.
برای شناخت درست مسیری که در آن گام بر می داریم کسب اطلاع از زمان گذشته ضرورت دارد. بدون شناختن گذشته ما نمی دانیم امروز چه کسی هستیم. با این حال برخی از ما چنان غرق گذشته می شوند و به شناخت آن دلبستگی نشان می دهند که به قول معروف از شدت تراکم درخت ها قادر به دیدن جنگل پیش رو نیستند. درست مثل اینکه فرد قادر به دیدن تخم چشم خود نیست چون خیلی نزدیک تر از آن است که دیده شود، ما برای آن که به درستی جایگاه و ماهیت خود را بشناسیم نیاز به بازتابی گسترده تـــــر و آینه ای وسیع تر داریم که در مقابل آن بایستیم.
آن جهتی که در حال گام برداشتن به سوی آن اید در لحظه ای بر شما آشکار می شود که بفهمید کیست اید. این امر باعث می شود که توانایی آن را به دست آورید که سکان کشتی خود را بگردانید و تغییر جهت دهید و رو به سویی بروید که منطبق با رسالت و قصد شماست. آینده را روی سنگ سخت حک نکرده اند هر چقدر در شناخت خودمان در گذشته موفق تر باشیم امکان آن که بتوانیم حال و آینده ی خود را از نو رقم بزنیم بیشتر است.
چگونه می توان به سوابق آکاشیک شخص دست یافت؟
راز قدم گذاشتن به قلمرو کهن بایگانی آکاشیک همانا دست یافتن به ذهنی بسیار عمیق و متمرکز است.
زندگی در این عمق ما را به یاد زندگی وال ها می اندازد. این موجودات خود را به عمق و سکوت زیرلایه های آب می -سپارند این آرامش و سکوت همان حالتی است که اگر ما خود را به آن برسانیم به اطلاعات آکاشیک دست پیدا می کنیم.
پیدا کردن اطلاعات شخص شما د ر این بایگانی درست مثل تنظیم موج رادیو بر روی یک موج یا فرکانس خاص است. روح به طور مداوم در حال مخابره ی یک " علامت" خاص با فرکانسی مشخص است.
 
آخرین ویرایش:

hashemi

کاربر ویژه
که خواننده ی سوابق شما قادر به درک آن است و به کمک آن اطلاعات آکاشیک شما را رمز گشایی می کند. "احساس هم موج شدن " چیزی است که خواننده ی بایگانی آکاشیک شما هنگام کار حس می کند. گاهی با یک بارتنظیم موج تمامی زندگی های متعدد شما در طول سفر روحی تان بر او آشکار می شود.

این اطلاعات معمولاً به صورت تصادفی و در لحظه ای که انتظارشان را نداریم بر فرد ظاهر نمی شود. بلکه دستیابی به آنها هنگامی مقدور است که فرد با جسم و روح آماده، با تصمیم قبلی، و متمرکز، خواهان بهترین و مهمترین اطلاعات مربوط به موضوع یا شخصی باشد. آکاشا قادر است که چشم انداز آینده شما را در حالی که به بهترین روشن بینی دست یافته اید نمایان کند و همچنین رویدادهای گذشته ی شما را که به دانستن آن محتاج اید بر شما آشکار سازد.

دستیابی به سوابق آکاشیک دانشی بسیار سودمند است که یک بار به دست آوردن آن اثرات مثبتی در پی دارد که تا آخر زندگی با شماست. این دانش همچنان که قادر به کمک کردن شما در به دست آوردن بینشی دقیق از مسیر مادی و دنیوی زندگی است، شما را در درک عمیق مفاهیم روحانی ای که در پس پرده ی زندگی تان وجود دارد نیز یاری می کند.



#ادگار_کیسی، غیبگوی خفته
بهترین اطلاعات موجود درباره ی سوابق آکاشیک را می توان در کارهای پیش گویانه ی ادگار کیسی (Edgar Cayce)پیدا کرد. ادگار کیسی ( 1945-1877) از اوان کودکــــی دارای قدرت های خاصی بود. وی ادعـا می کرد که با اعضای درگذشته ی خانواده در ارتباط است که البته کسی حرف هایش را باور نمی کرد. وقتی دبستانی بود یک بار هنگام درس خواندن روی کتابش خوابش برد و وقتی بیدار شد متوجه شد که تمام مطالبی را که قصد خواندنش را داشته ، می داند. مدتی بعد وی دچار بیماری ای شد که باعث شد صدایش را از دست بدهد و تنها قادر بود به نجوا صحبت کند. وقتی پزشکان از درمان او قطع امید کردند وی با رفتن به حالت خواب هیپنوتیک درمان خود را یافت. از اینجا به بعد بود که وی هر وقت سوالی داشت به حالت خاص خواب فرو می رفت و پاسخ خود را دریافت می کرد. او در تمام 45 سال دوران بزرگسالی خود، با بیان ده ها مورد بیوگرافی کامل از اشخاص، و پاسخ به سوالات مردم با شرح جزئیات درباره ی صد ها موضوع مختلف دسترسی خود را به منبع اطلاعاتی خارق العاده ای ثابت کرد. بیشتر این موارد ثبت و ضبط شده است. اطلاعاتی که کیسی به مردم می داد، به ترتیب فراوانی، شامل موارد زیر بود:
اطلاعات جسمانی (9603مورد )؛ شامل اطلاعات مربوط به وضعیت جسمانی و سلامتی افراد بود و همچنین ارائه ی روش های درمانی برای آنها، او روزانه به موارد زیادی نامه از سوی مردم که خواستار حل مشکلات جسمانی شان بودند پاسخ می داد.
اطلاعات مربوط به زندگی های قبلی(1920 مورد)؛ کیسی نه تنها قادر به گفتـن جزئیات زندگی فعلی افراد بود بلکه می توانست اطلاعات قابل توجهی از زندگی قبلی افراد در اختیار آنها بگذارد.
اطلاعات شغلــی (747 مورد)، وی در مواردی به افراد مشاوره های کاری می داد از جمله اطلاعاتـــی درباره ی شریک کاری، پیش گویی های مربوط به بازار و مدل های اقتصادی آینده.
تعبیر خواب (630 مورد)؛ کیسی معتقد بود هر فرد بهترین کسی است که می تواند خواب خود را تعبیر کند و افراد را به این کار توصیه می کرد. بارها شده بود که وی در هنگام تعبیر خواب افراد قبل از اتمام سخنان آنها خواب را تا انتها تعبیر می کرد و قسمت فراموش شده ی خواب فرد را به او یادآوری می نمود! وی بر خلاف یونگ و فروید بیشتر به نمادهای فردی،و نه جمعی، در رویاها اهمیت می داد.

از این رو، وی معتقد بود که هرکس بنابه مسائل جاری و خصوصیات فردی خود باید خواب خود را خود تعبیر کند. وی علاوه بر قدرت تعبیر خواب، مردم عادی را قادر به داشتن ارتباط با مردگان، یادآوری خاطرات زندگی های گذشته، پیش گویی حوادث آینده و موارد دیگری از اعمال ماورایی می دانست که مشروط به تمرین و یادگیری بود.

موارد متفرقه ( 954 مورد)؛ این موارد شامل موارد خاصی است که در دسته بندی های فوق نمی گنجد، مثل پیدا کردن افراد یا اشیا گم شده، دیدن هاله ی افراد، پیش گویی های جهانی و ... .
یکی از عمده ترین موضوعاتی که وی درباره ی آنها به کاوش در منبع اطلاعاتی آکاشیک پرداخته بود موضوع تناسخ بود. وی در این باره مباحثات زیادی داشته است و در حالی که خود مسیحی معتقد و دوستدار واقعی مسیح بود اما تناسخ را مخالف با عقاید مسیحیت و هیچ مذهب دیگری نمی دانست.

از آنجا که کیسی همه ی این اطلاعات را در حالت خواب هیپنوتیکی به دست می آورد او را غیب گوی خفته

(sleeping prophet) نامیده اند دکتر وسلی . ح. کچوم کسی بود که طبابت خود را با استفاده از علم آکاشیک کیسی پیش می برد . وی در توصیف روش کیسی می گوید : " نا خوآگاه کیسی ..در ارتباط مستقیم با ناخودآگاه تمامی اذهان دیگر بود.
 

hashemi

کاربر ویژه
وی از طریق ذهن عینی خود قادر به تعبیر مسائل بود و آنچه به ذهن عینی دیگر افراد می رسید را به ذهن خود منتقل می کرد. با این روش وی قادر به جمع آوری و به کارگیری دانشی بی انتها متعلق به ناخودآگاه اذهان بی شماری بود." به این روش کیسی قادر به برداشت از ناخودآگاه جمعی جهانی بود، مدت های بسیاری قبل از آن که یونگ نظریه خود را درباره ی ناخودآگاه جمعی ارائه داده باشد.

وی خود درباره ی منبع اطلاعاتش از دو مورد نام می برد: ذهن ناخودآگاه فردی که برای او اطلاعات را کسب می کند و دیگری، بایگانی آکاشیک.

وقتی از وی می خواستند که درباره ی تاریخ روحی فردی یا زمان و مکان زندگی فرد خاصی صحبت کند وی روی کاناپه ی خود می خوابید چشمهایش را می بست و دو دست را روی شکم قرار می داد سپس به حالت خواب یا ترانس فرو می رفت و با این جمله آغاز می کرد:" بله، حالا سوابق فردی به نام ... را پیش روی خود داریم." در پاسخ به چگونگی این عمل او می گوید:

" من خود را همچون نقطه ای می بینم خارج از وجود خود که ساکن و بی حرکت در مقابلم قرار دارد. من را در میان تاریکی مطلق حس می کنم و درتنهایی مطلق. ناگهان شعاع نور سفیدی را می بینم. نقطه ی کوچک من در پی نور سفید بالا می رود به طوری که گویا اگر چنین نکند در سیاهی گم خواهد شد.
همان طور که پی این مسیر نورانی می روم از وجود سطوح گوناگونی آگاه می شوم که در آنها حرکت وجود دارد. در سطح اول به اشکال هندسی غریبی بر می خورم چنان که گویا به کابوسی تعلق دارند. سپس در اطراف اشکال به هم ریخته ی انسان هایی را می بینم بدون تناسب اعضای جسمانی.

دوباره تغییری صورت می گیرد و من هیکل هایی را می بینم ملبس به ردایی کلاه دار و خاکستری رنگ که از بالا به پایین می آینــــد. کم کم رنگشان روشن تر می شود. بعد این هیکل ها به سمت بالا تغییر جهت می دهند و با تغییر جهتشان رنگ ردای آنها به سرعت روشن تر می شود.

بعد از این مرحله در دو طرف خطوط محوی از خانه ها، دیوارها و درختان شکل می گیرد. همه چیز بی حرکت است. همین طور که به جلو می روم نور و حرکت بیشتری به چشم انداز دو طرف اضافه می شود تا آن که همه چیز شکل یک شهر واقعی را به خود می گیرد. با بیشتر شدن میزان حرکات صداها را نیز درک می کنم ابتدا صدا به صورت تق و توق هایی ابتدایی ولی بعد به صورت موسیقی، صدای خنده و صدای آواز پرندگان. نور بیشتر و بیشتر می شود و رنگ ها بسیار چشمگیر می شوند و صدای موسیقی واقعا شنیدنی است.

خانه ها را پشت سر می گذارم جلوی رویم تنها ترکیبی از رنگ و صداست. به یک باره خود را در تالار بایگانی پرونده ها می یابم. تالاری بدون دیوار، بدون سقف، ولی به حضور پیرمردی آگاهم که کتابی را به من می دهد. این پرونده ی خاص آن فردی است که من به دنبال اطلاعات او هستم."

اما هنوز کاری باقی مانده است، از میان این همه اطلاعات کیسی باید مفیدترین و بهترین اطلاعات را انتخاب کند که به موضوع یا مشکل فرد متقاضی مربوط باشد.
کیسی پیش گویی های بسیاری داشته است که بسیاری از آنها در طول تاریخ درست از آب در آمده اند. البته مواردی هم بوده که به واقعیت نپیوسته است. خود کیسی در این باره می گوید که آنچه از آینده می گوید تنها صورت بالقوه ی اتفاقاتی است که می افتد و این اختیارات انسانی است که در به فعلیت رساندن این احتمالات نقش برجسته ای دارد. وی معتقد است که نقش موثر یک پیشگو دقیقاً این است که با پیشگویی خود کاری کند که مردم ا ز اتفاق افتادن مصایبی که در راه است به کمک اختیار انسانی خود جلو گیری کنند.
در این صورت پیشگو در به انجام رساندن رسالت خود موفق بوده است. او معتقد است که نه تنها او بلکه موجودات و اساتید روحانی بسیار برتر از او که در رأس امورند نیز قادر نیستند بگویند که دقیقا چه پیش میاید چرا که این خاصیت اثربخشی قدرت اختیار انسان هاست که برای هیچ رویدادی ثبات باقی نمی گذارد. وی با اشاره به کتاب مقدس می گوید حتی خود مسیح نیز که وعده ی بازگشت می دهد از زمان آن بی اطلاع است.
در پیشگویی های کیسی موارد شنیدنی و جالب توجه درباره ی حیات زمین و انسان بر روی آن بسیار است. وی در اطلاعاتی که به دست آورده بود به کم کردن موارد خواب هیپنوتیکی خود توصیه شده بود.
به او گفته شده بود که اگر در روز بیش از دو بار به این حالت فرو رود سلامت جسمانی خود را از دست خواهد داد. ولی از آنجا که در روز ده ها نامه برای گرفتن کمک از او به دستش می رسید قادر به کم کردن فعالیت خود نبود. یک بار در حالت ترانس گفت که در ۴ روز آینده بدنش به خاک سپرده می شود و این چنین شد.
وی درباره ی زمان و مکان و برخی جزییات زندگی آینده اش نیز اطلاعاتی داده است.
سرتاسر کائنات همواره مملو از سیاله مرموزی بوده است‏ موسوم به آکاشا یا اثر (اثیر) که همیشه در حال حرکت است و همه چیز از آن به وجود آمده و به آن باز می‌گردد.
 

hashemi

کاربر ویژه
خودبرتر

خود برتر در مکانی قرار دارد که شما توسط آن خود را ستایش می کنید، به عبارت دیگر از همان مکان است که با حقیقت خدا اتصال پیدا می کنیم.

🔮در دل هر انسان(در روح) حقیقتی به نام خدا حضور دارد که تنها پل ارتباطی ما با خدا همین خود برتر است .

🔮بیشترین حضوری که از خود عرفانی داریم چیست؟
مطمئناً چیزی این دو را به هم وصل نگه داشته یعنی خود حقیقی ما وخدای حقیقی ما
💎( گر به خود آیی به خدایی رسی)💎

🔮خود برتر آن قسمتی است که با آن به خدا اتصال پیدا می کنیم.
آن سوی پرده که قابل دید نیست به عبارت ساده روح ما همیشه نمایانگر شباهت ما با خدا است.

🔮این روح جزئی از وجود ماست و متاًسفانه برای آن چهارچوبی قرار داده اند.

🔮زمانی که از این چهارچوب جدا شده در حقیقت خدا وکائنات مستحیل یا حل خواهد شد.
ولی هنوز جزئی از ماست.

🔮این حقیقت خداگونه خوشبختانه هنوز در DNA ما حضور دارد همه ما علاقه مندیم که به آن متصل باشیم .

🔮نیاز است برای آن کاری انجام دهیم چون در حد طبیعی ادراک بشری نیست، باید از طریق ادراک ماورایی با آن ارتباط بر قرار کنیم.

🔮عشق به خود همیشه در قلب ماست و همیشه در حال اتصال با خدا؛ از طریق همین اتصال می توانیم تغیراتی را که انرژی این مقطع پیش روی ما گذاشته برای خود رقم بزنیم.

🔮در DNA ما دانش و معرفت روحی وجود دارد که از ازل به او یاد داده اند . هر کدام از ما زندگی های متعددی را تا به حال تجربه کرده ایم. همه ما در این لحظه حضور داریم، بدون هیچ مدرکی از اینکه زندگی گذشته ای داشته ایم.
اما چیزی به شکل شهودی در ما درک می شود. ما احساس می کنیم که توانایی ما و تجربیاتی که از زندگی ها ی گذشته با خود داریم، بسیاری از مسائل در ما بدون آنکه معلمی داشته باشیم به نحو شایسته ای در حال انجام شدن است.

🔮همه مهارت هایی که آموخته ایم جایی کنار هم انباشته می شود که به آن شیشه روحی یا روحانی می گوییم.
در شیشه روحانی در آن لایه های DNA که بایگانی آکاشیک نامیده می شود دانش دوران زندگی وجود دارد.

🔮این شیشه کوانتومی است...
همان حکایتی که همیشه گفته می شد
که باقصد و نیت و پافشاری و فراخوان می توان دانش زندگی های گذشته را به این زندگی آورد.
DNA. . بایگانی آکاشیک شما دقیقا حالت
کوانتومی است، بنابراین شما نمی توانید.
از یک مرجع زمانی استفاده کنید

🔮زیر این همه چیزها و اتفاقاتی که در گذشته پیش آمد، در زمان حال در DNA ما وجود دارد و در حال همه خصلت ها را دوست داریم.

🔮وقتی که یک خاطره خوش را یاد آوری می کنیم، در واقع از DNA ما بیرون می اید نه از ذهن ما.
در حالت سه بعدی می تواند زندگی گذشته برای انسان وجود داشته باشد، اما در شکل کوانتومی هر آنچه در گذشته یا زندگی های گذشته تجربه شده هم اکنون در DNA ما در زندگی فعل ما حضور دارد.

🔮 آیا می دانید هزاران هزار استعداد در زندگی های گذشته که در شما بوده که در اوج آن زندگی می کرده اید ولی امروز ظاهراً از آن زندگی خبری نیست!!!

🔮شاید اول کار در مدیتیشن سخت باشد که باساختار سلولی خود حرف بزنید ولی آرام آرام این کار برایتان راحت می شود چون در زندگی های گذشته بارها و بارها تکرار کرده اید، درست مثل آن که کسی نیت نقاش بودن می کند،
که نقاشی اول ضعیف و بعد از چند تمرین یکدفعه اتفاقی بزرگ می افتد، رنگ ها را جوری در هم ترکیب می کند که استادان نقاشی حیرت می کنند.
این همان قابلیتی است که از زندگی های گذشته در قابلیت خطی DNA شما وجود دارد ( در خطی یک قابلیت با یک خط مطابقت دارد ولی درDNA کوانتومی تمام کروموزوم ها و DNA ها دارای قابلیت یکسان هستند و تمام قابلیت هارا دارند.)
[به اشتراک گذاشته شد، هم ازجهت اطلاعاتی در مورد خود برتر، هم به‌نظر می‌آید که تبیینی کامل برای انجام مدیتیشن دو قلب در بردارد.]
 

هادی نیک خو

کاربر ویژه
ماهیت سوابق آکاشیک

واژه ی آکاشا برگرفته از زبان 5000 ساله ی سانسکریت به معنای "کتابخانه ی پنهان" است (در منابع دیگر آن را به معنای جوهر اولیه توصیف کرده اند که به نظر شخص من صحیح تر به نظر میاید).
این تالار پنهان حاوی پرونده های خلقت که می تواند توسط مدیتیشن و رفتن به اعماق ذهن ناخودآگاه آشکار شود. به زبان مبتنی بر تکنولوژی که امروز مرسوم تر است، می توان آن را همچون نوعی شبکه ی جهان گستر درونی
(Internal World Wide Web ) دانست که هر کسی می تواند در آن آزادانه به اطلاعات درباره ی هر کسی یا چیزی دسترسی پیدا کند.اطلاعاتی که در آرشیو آکاشیک یافت می شود چیزی فرای یک غیب گویی ساده است. می توان آن را نگاهی به کل خط سیر ارواح و سرنوشت دانست.
ما هر کدام مان به این اطلاعات دسترسی داریم چرا که هریک از ما تنگاتنگ مرتبط به کل جهانیم، اما از آنجا که ذهن ما غالباً بسیار اشتغال به مسائل دنیوی دارد ارتباط ما به این پایگاه بی نهایت داده ها قطع می شود. آکاشا واقعیت دارد؛ چیزی نیست جز ذرات بنیادی کوانتومی از حوزه ی انرژی و امواج آگاهی که در هر چیز و هر کس در جهان موجود است. در واقع به نوعی بزرگراهی اطلاعاتی محسوب می شود که همه چیز و همه کس را در جهان به هم مربوط می کند.

در هر موقعیتی که باشیم انرژی اکاشیک در آن حضور دارد. فقط باید مکث کرد و به آن موقعیت نگاه عمیقی انداخت. باید به زیر پوسته و به اعماق احساسات و افکار خزید. در آن صورت متوجه آگاهی ای می شویم که در عمق هر موقعیت نهفته است. ما همگی در تار و پود آگاهی جهانی بافته شده ایم و جزیی از آن هستیم و فهم این واقعیت آستانه ی دسترسی به آکاشا ست. وقتی که ما پای به روابط ناخوآگاه می گذاریم و آنها را می گشاییم قادر خواهیم بود هر گونه اطلاعاتی را در باره ی هر گونه سیر روحی، هر مکان ، هر زمان، هر واقعه ای به دست آوریم.
آکاشا به سطح ناخودآگاه تعلق دارد

ــ نوعی از هوشیاری که درست وقتی در دسترس شماست که در آستانه ی به خواب رفتن یا برگشتن به بیداری هستید. به جز این مواقع کوتاه تنها به روش مدیتیشن است که می توان حتی در حالت خواب و با حفظ آگاهی به اطلاعات این حوزه دست پیدا کرد.
وقتی که ما از فضای ذهنی شلوغ و خودمحور روزمره ی خود فراتر برویم و به خود فرصت تجربه ی سکوت را بدهیم قادر به شنیدن، دیدن و لمس اطلاعات خواهیم بود، چنان واضح که گویا خود خدا آنها را برای ما به نجوا می گوید.

اطلاعات آکاشیک چگونه ذخیره می شوند؟
اطلاعات هر شخص را می توان از طریق تاریخ تولد دقیق و نام کامل او به دست آورد. اطلاعات شخص شما بر روی موج و فرکانس خاصی از انرژی سوار است که به لحاظ ارتعاشات آن کاملا با امواج مربوط به هر شخص یا هر چیز دیگری متفاوت است. این خصوصیات درست مثل اثر انگشت شما تنها به شما تعلق دارد و سوابق آکاشیک شما براساس این تفاوت ها ذخیره و رمزگذاری می شود بنابراین با استفاده از آنها می توان تنها به پرونده ی خاص شما در آرشیو دست پیدا کرد. این " کتاب شناخت" یا پایگاه داده های اطلاعاتی ای است که مهم ترین و حیاتی ترین اطلاعات مربوط به شما ، رسالت تان، مقصودتان و خط سیرتان را در طول زندگی در بر دارد.
برای شناخت درست مسیری که در آن گام بر می داریم کسب اطلاع از زمان گذشته ضرورت دارد. بدون شناختن گذشته ما نمی دانیم امروز چه کسی هستیم. با این حال برخی از ما چنان غرق گذشته می شوند و به شناخت آن دلبستگی نشان می دهند که به قول معروف از شدت تراکم درخت ها قادر به دیدن جنگل پیش رو نیستند. درست مثل اینکه فرد قادر به دیدن تخم چشم خود نیست چون خیلی نزدیک تر از آن است که دیده شود، ما برای آن که به درستی جایگاه و ماهیت خود را بشناسیم نیاز به بازتابی گسترده تـــــر و آینه ای وسیع تر داریم که در مقابل آن بایستیم.
آن جهتی که در حال گام برداشتن به سوی آن اید در لحظه ای بر شما آشکار می شود که بفهمید کیست اید. این امر باعث می شود که توانایی آن را به دست آورید که سکان کشتی خود را بگردانید و تغییر جهت دهید و رو به سویی بروید که منطبق با رسالت و قصد شماست. آینده را روی سنگ سخت حک نکرده اند هر چقدر در شناخت خودمان در گذشته موفق تر باشیم امکان آن که بتوانیم حال و آینده ی خود را از نو رقم بزنیم بیشتر است.
چگونه می توان به سوابق آکاشیک شخص دست یافت؟
راز قدم گذاشتن به قلمرو کهن بایگانی آکاشیک همانا دست یافتن به ذهنی بسیار عمیق و متمرکز است.
زندگی در این عمق ما را به یاد زندگی وال ها می اندازد. این موجودات خود را به عمق و سکوت زیرلایه های آب می -سپارند این آرامش و سکوت همان حالتی است که اگر ما خود را به آن برسانیم به اطلاعات آکاشیک دست پیدا می کنیم.
پیدا کردن اطلاعات شخص شما د ر این بایگانی درست مثل تنظیم موج رادیو بر روی یک موج یا فرکانس خاص است. روح به طور مداوم در حال مخابره ی یک " علامت" خاص با فرکانسی مشخص است.
سلام خانم هاشمی عزیز وقت بخیر ایا تجربه ای در زمینه مکتوبات آکاشیک داشتید که از خود یا دیگران را ببینین در صورت جواب مثبت چقدر تمرین کردین؟
با تشکر
 

hashemi

کاربر ویژه
درود.بله داشتم.
در یک مرحله سه موضوع رو امتحان کردم، با این کار قصد داشتم ببینم این کار شدنی هست که بود.

یعنی هر ۳ موضوع رو متوجه شدم و با واقعیت تطابق داشت ولی فقط همان یک‌بار بود.
چون علاقه‌ خاصی به این زمینه‌ها ندارم.
اما پیشنهادم اینه که تمرین‌هایی که انجام میدین طبق آموزش اصولی باشه و بتونن تمرین‌هاتونو مورد مداقه قرار بدن که کاملن ایمن هم باشه
در مورد مدت زمان تمرین پرسیدید،
یکی از جلساتی که کلاس داشتم، روشی رو مدرس، تدریس کردند.
همان روز، انجام دادم و نتیجه گرفتم و برای اطمینان بیشتر دو بار دیگه هم انجام دادم. که مطمئن بشم از نتیجه.
در این تمرین به سوابق فردی دیگر دست پیدا کردم.
البته مطمئنا
دوره‌هایی که می‌گذرونیم حتی ناخودآگاه و بدون تمرکز هم در نتایج مهمه...
 
آخرین ویرایش:

msoltani2020

کاربر ویژه
درود.بله داشتم.
در یک مرحله سه موضوع رو امتحان کردم، با این کار قصد داشتم ببینم این کار شدنی هست که بود.

یعنی هر ۳ موضوع رو متوجه شدم و با واقعیت تطابق داشت ولی فقط همان یک‌بار بود.
چون علاقه‌ خاصی به این زمینه‌ها ندارم.
اما پیشنهادم اینه که تمرین‌هایی که انجام میدین طبق آموزش اصولی باشه و بتونن تمرین‌هاتونو مورد مداقه قرار بدن که کاملن ایمن هم باشه
در مورد مدت زمان تمرین پرسیدید،
یکی از جلساتی که کلاس داشتم، روشی رو مدرس، تدریس کردند.
همان روز، انجام دادم و نتیجه گرفتم و برای اطمینان بیشتر دو بار دیگه هم انجام دادم. که مطمئن بشم از نتیجه.
در این تمرین به سوابق فردی دیگر دست پیدا کردم.
البته مطمئنا
دوره‌هایی که می‌گذرونیم حتی ناخودآگاه و بدون تمرکز هم در نتایج مهمه...
بسیار عالی
 

سینا محمودی

کاربر ویژه
درود.بله داشتم.
در یک مرحله سه موضوع رو امتحان کردم، با این کار قصد داشتم ببینم این کار شدنی هست که بود.

یعنی هر ۳ موضوع رو متوجه شدم و با واقعیت تطابق داشت ولی فقط همان یک‌بار بود.
چون علاقه‌ خاصی به این زمینه‌ها ندارم.
اما پیشنهادم اینه که تمرین‌هایی که انجام میدین طبق آموزش اصولی باشه و بتونن تمرین‌هاتونو مورد مداقه قرار بدن که کاملن ایمن هم باشه
در مورد مدت زمان تمرین پرسیدید،
یکی از جلساتی که کلاس داشتم، روشی رو مدرس، تدریس کردند.
همان روز، انجام دادم و نتیجه گرفتم و برای اطمینان بیشتر دو بار دیگه هم انجام دادم. که مطمئن بشم از نتیجه.
در این تمرین به سوابق فردی دیگر دست پیدا کردم.
البته مطمئنا
دوره‌هایی که می‌گذرونیم حتی ناخودآگاه و بدون تمرکز هم در نتایج مهمه...
خانم هاشمی عزیز، تمرین ها رو چطور یاد گرفتید؟ کجا باید دنبالش باشیم؟
 

hashemi

کاربر ویژه
خانم هاشمی عزیز، تمرین ها رو چطور یاد گرفتید؟ کجا باید دنبالش باشیم؟
دیروز نوشتم خدمتتون توضیح بیشتری ندارم.
بایدی وجود نداره.
انشاالله استاد خودشون دوره جدید می‌ذارند.
اینجا برای اشتراک‌گذاری مباحثیه که در تجسم خلاق گذروندیم نه خارج از اون.
بهتره حرمت نگه داشته بشه.
 

سینا محمودی

کاربر ویژه
دیروز نوشتم خدمتتون توضیح بیشتری ندارم.
بایدی وجود نداره.
انشاالله استاد خودشون دوره جدید می‌ذارند.
اینجا برای اشتراک‌گذاری مباحثیه که در تجسم خلاق گذروندیم نه خارج از اون.
بهتره حرمت نگه داشته بشه.
با احترام، آیا این مطالب آکاشیک که در انجمن پست کردید هم مطالب تجسم خلاق یا کتاب های دکتر آرام هست؟
 

hashemi

کاربر ویژه
خیر.در حد اطلاعات عمومیه.تکنیکی هم درمطالب اشتراک‌گذاری عنوان نمی‌کنم.
تابانی
 

سینا محمودی

کاربر ویژه
خیر.در حد اطلاعات عمومیه.تکنیکی هم درمطالب اشتراک‌گذاری عنوان نمی‌کنم.
تابانی
اینجا برای اشتراک‌گذاری مباحثیه که در تجسم خلاق گذروندیم نه خارج از اون.
بهتره حرمت نگه داشته بشه.


من درخواست تکنیک نکردم، من تکنیک ها رو فقط از استادان طلب میکنم.
با احترام، پس مطالبی قرار بدهید که در تجسم خلاق گذروندیم نه خارج از آن تا کاربران عزیز سوالاتی پیرامون آن اطلاعات خارج از تجسم خلاق نپرسند تا حرمت تجسم خلاق حفظ شود!

پُرنور 🌺
 

hashemi

کاربر ویژه
اینجا برای اشتراک‌گذاری مباحثیه که در تجسم خلاق گذروندیم نه خارج از اون.
بهتره حرمت نگه داشته بشه.


من درخواست تکنیک نکردم، من تکنیک ها رو فقط از استادان طلب میکنم.
با احترام، پس مطالبی قرار بدهید که در تجسم خلاق گذروندیم نه خارج از آن تا کاربران عزیز سوالاتی پیرامون آن اطلاعات خارج از تجسم خلاق نپرسند تا حرمت تجسم خلاق حفظ شود!

پُرنور 🌺
هر کس پاسخگوی ماست از سر لطف و دوستی‌ست و وظیفه‌ای ندارد.
مطالب مفید و تکمیلی هر چه هست و استاد تدریس می‌کنند، به پستم بخوره، در انجمن میذارم.شما مشکلی داری نبین.
شما
می‌خوای منو تخلیه اطلاعاتی بکنی مگه؟
من تا به حال به خودم اجازه ندادم از کسی بپرسم چه دوره‌ای رفته و کجا رفته.
سوالتونو نگاه کنید
هر چه با صبوری جواب دادم، حالا طلبکارید.
مگر شما مفتشی؟
 

مهین جواهری

کاربر ویژه
خودبرتر

خود برتر در مکانی قرار دارد که شما توسط آن خود را ستایش می کنید، به عبارت دیگر از همان مکان است که با حقیقت خدا اتصال پیدا می کنیم.

🔮در دل هر انسان(در روح) حقیقتی به نام خدا حضور دارد که تنها پل ارتباطی ما با خدا همین خود برتر است .

🔮بیشترین حضوری که از خود عرفانی داریم چیست؟
مطمئناً چیزی این دو را به هم وصل نگه داشته یعنی خود حقیقی ما وخدای حقیقی ما
💎( گر به خود آیی به خدایی رسی)💎

🔮خود برتر آن قسمتی است که با آن به خدا اتصال پیدا می کنیم.
آن سوی پرده که قابل دید نیست به عبارت ساده روح ما همیشه نمایانگر شباهت ما با خدا است.

🔮این روح جزئی از وجود ماست و متاًسفانه برای آن چهارچوبی قرار داده اند.

🔮زمانی که از این چهارچوب جدا شده در حقیقت خدا وکائنات مستحیل یا حل خواهد شد.
ولی هنوز جزئی از ماست.

🔮این حقیقت خداگونه خوشبختانه هنوز در DNA ما حضور دارد همه ما علاقه مندیم که به آن متصل باشیم .

🔮نیاز است برای آن کاری انجام دهیم چون در حد طبیعی ادراک بشری نیست، باید از طریق ادراک ماورایی با آن ارتباط بر قرار کنیم.

🔮عشق به خود همیشه در قلب ماست و همیشه در حال اتصال با خدا؛ از طریق همین اتصال می توانیم تغیراتی را که انرژی این مقطع پیش روی ما گذاشته برای خود رقم بزنیم.

🔮در DNA ما دانش و معرفت روحی وجود دارد که از ازل به او یاد داده اند . هر کدام از ما زندگی های متعددی را تا به حال تجربه کرده ایم. همه ما در این لحظه حضور داریم، بدون هیچ مدرکی از اینکه زندگی گذشته ای داشته ایم.
اما چیزی به شکل شهودی در ما درک می شود. ما احساس می کنیم که توانایی ما و تجربیاتی که از زندگی ها ی گذشته با خود داریم، بسیاری از مسائل در ما بدون آنکه معلمی داشته باشیم به نحو شایسته ای در حال انجام شدن است.

🔮همه مهارت هایی که آموخته ایم جایی کنار هم انباشته می شود که به آن شیشه روحی یا روحانی می گوییم.
در شیشه روحانی در آن لایه های DNA که بایگانی آکاشیک نامیده می شود دانش دوران زندگی وجود دارد.

🔮این شیشه کوانتومی است...
همان حکایتی که همیشه گفته می شد
که باقصد و نیت و پافشاری و فراخوان می توان دانش زندگی های گذشته را به این زندگی آورد.
DNA. . بایگانی آکاشیک شما دقیقا حالت
کوانتومی است، بنابراین شما نمی توانید.
از یک مرجع زمانی استفاده کنید

🔮زیر این همه چیزها و اتفاقاتی که در گذشته پیش آمد، در زمان حال در DNA ما وجود دارد و در حال همه خصلت ها را دوست داریم.

🔮وقتی که یک خاطره خوش را یاد آوری می کنیم، در واقع از DNA ما بیرون می اید نه از ذهن ما.
در حالت سه بعدی می تواند زندگی گذشته برای انسان وجود داشته باشد، اما در شکل کوانتومی هر آنچه در گذشته یا زندگی های گذشته تجربه شده هم اکنون در DNA ما در زندگی فعل ما حضور دارد.

🔮 آیا می دانید هزاران هزار استعداد در زندگی های گذشته که در شما بوده که در اوج آن زندگی می کرده اید ولی امروز ظاهراً از آن زندگی خبری نیست!!!

🔮شاید اول کار در مدیتیشن سخت باشد که باساختار سلولی خود حرف بزنید ولی آرام آرام این کار برایتان راحت می شود چون در زندگی های گذشته بارها و بارها تکرار کرده اید، درست مثل آن که کسی نیت نقاش بودن می کند،
که نقاشی اول ضعیف و بعد از چند تمرین یکدفعه اتفاقی بزرگ می افتد، رنگ ها را جوری در هم ترکیب می کند که استادان نقاشی حیرت می کنند.
این همان قابلیتی است که از زندگی های گذشته در قابلیت خطی DNA شما وجود دارد ( در خطی یک قابلیت با یک خط مطابقت دارد ولی درDNA کوانتومی تمام کروموزوم ها و DNA ها دارای قابلیت یکسان هستند و تمام قابلیت هارا دارند.)
[به اشتراک گذاشته شد، هم ازجهت اطلاعاتی در مورد خود برتر، هم به‌نظر می‌آید که تبیینی کامل برای انجام مدیتیشن دو قلب در بردارد.]
ممنون خانم هاشمی خیلی مطالب مفید خوبی بود در مورد خود برتر سوالی دارم من درحال مراقبه ذکری در حرم امام رضا بودم و یک لحظه چشم رو هم گذاشتم خودم رو دیدم که کنارم نشسته بود و به من زول زده بود و نگاه میکرد یکبار هم اتفاق افتاده بود که کاملا خودم رو دیدم ایا میتونه خود برترم باشه؟
 

سینا محمودی

کاربر ویژه
هر کس پاسخگوی ماست از سر لطف و دوستی‌ست و وظیفه‌ای ندارد.
مطالب مفید و تکمیلی هر چه هست و استاد تدریس می‌کنند، به پستم بخوره، در انجمن میذارم.شما مشکلی داری نبین.
شما
می‌خوای منو تخلیه اطلاعاتی بکنی مگه؟
من تا به حال به خودم اجازه ندادم از کسی بپرسم چه دوره‌ای رفته و کجا رفته.
سوالتونو نگاه کنید
هر چه با صبوری جواب دادم، حالا طلبکارید.
مگر شما مفتشی؟
هرکس پاسخگوی ماست از سر لطف و دوستی‌ست و وظیفه ای ندارد! نوع پاسخگویی مهم هست به شعور مخاطب برنخورد، اگر چنین هست پاسخ ندید.

اشتباه بنده این بود که شما رو به عنوان یک باتجربه درنظر گرفتم که نقشه راه رو معرفی کنید. نقشه راه از کسی خواستن ایرادی ندارد مانند این هست که از تجربه کسی استفاده کنیم.


احترام شما به عنوان بزرگ تر واجب هست و مثل شما با بی احترامی صحبت نمیکنم. ادامه ندید تمام
 

hashemi

کاربر ویژه
هرکس پاسخگوی ماست از سر لطف و دوستی‌ست و وظیفه ای ندارد! نوع پاسخگویی مهم هست به شعور مخاطب برنخورد، اگر چنین هست پاسخ ندید.

اشتباه بنده این بود که شما رو به عنوان یک باتجربه درنظر گرفتم که نقشه راه رو معرفی کنید. نقشه راه از کسی خواستن ایرادی ندارد مانند این هست که از تجربه کسی استفاده کنیم.


احترام شما به عنوان بزرگ تر واجب هست و مثل شما با بی احترامی صحبت نمیکنم. ادامه ندید تمام
متن‌ها موجوده
کسی که رعایت حریم نکرده، کاملن مشخصه.
و برای بار دوم یادآور میشم، هر کاری تشخیص بدم، انجام می‌دم و بخوام ادامه بدم و چه مطلبی بذارم.
به کسی اجازه نمیدم که کنترلم کنه.
بهتره در گفتگوها، حد و محدوده رعایت بشه.
من ادعایی ندارم و بارها گفتم متخصص نیستم و این عناوین برایم دل‌چسب هم نیست.
سوال کردین و بارها با کمال میل جواب دادم.حالا اشتباه کردین؟
من توهینی نکردم،
پیشنهاد می‌کنم وقتی در آرامشید، چت‌ها رو مرور کنید
 

hashemi

کاربر ویژه
درود مهین عزیز
این دیدن خود دیگر،
در برون‌فکنی(پرواز روح) هم اتفاق میفته.
و گاهی حالتی از خودآگاه‌ست که به ناخودآگاه وقوف دارد.
گاهی وقتی نوشته‌ای از خودمان می‌خونیم،و صدامونو ضبط می‌کنیم.و گوش می‌کنیم چند بار، می‌تونیم من‌های دیگری از خودمون رو مشاهده کنیم.
این که در موقع ذکر یا در حرم بودین شاید به ذهن متبادر شود که من برتر بوده.
که بطور قطعی نمیشه این نتیجه رو گرفت، می‌تونه باشه یا نباشه.
ممنون خانم هاشمی خیلی مطالب مفید خوبی بود در مورد خود برتر سوالی دارم من درحال مراقبه ذکری در حرم امام رضا بودم و یک لحظه چشم رو هم گذاشتم خودم رو دیدم که کنارم نشسته بود و به من زول زده بود و نگاه میکرد یکبار هم اتفاق افتاده بود که کاملا خودم رو دیدم ایا میتونه خود برترم باشه
 

مهین جواهری

کاربر ویژه
درود مهین عزیز
این دیدن خود دیگر،
در برون‌فکنی(پرواز روح) هم اتفاق میفته.
و گاهی حالتی از خودآگاه‌ست که به ناخودآگاه وقوف دارد.
گاهی وقتی نوشته‌ای از خودمان می‌خونیم،و صدامونو ضبط می‌کنیم.و گوش می‌کنیم چند بار، می‌تونیم من‌های دیگری از خودمون رو مشاهده کنیم.
این که در موقع ذکر یا در حرم بودین شاید به ذهن متبادر شود که من برتر بوده.
که بطور قطعی نمیشه این نتیجه رو گرفت، می‌تونه باشه یا نباشه.
ممنون دوست عزیز
چون یکبار هم این اتفاق در اتاقم اتفاق افتاده بود شک بر این داشتم که شاید خود برترم بوده باشد

تشکر از توضیحات خوبتان🌱
 

علیرضا انصاری

کاربر ویژه
ممنون دوست عزیز
چون یکبار هم این اتفاق در اتاقم اتفاق افتاده بود شک بر این داشتم که شاید خود برترم بوده باشد

تشکر از توضیحات خوبتان🌱
سلام خانوم جواهری بزرگوار... برای من هم چندین بار اتفاق افتاده و باید با قلبی باز همراه با عشق الهی پیش برویم تا ببینیم داستان چی هست.. من حتی یکبار خودم را داخل سفینه و هدایت سفینه به همراه همکارم که لباسی شبیه شاید پلیدین ها که در سایت ها می بینم پوشیده بود و جالب اینکه مثل الان که دارم پیام میدم خودم بودم و اونقدر واقعی بود و داشتم با همکارم در سفینه زندگی الآنم را در یک صفحه مانیتور می‌دیدیم و می‌خندیدم..
شاید برای شما هم تجربه آموزش دیدن در کلاسهای باستانی موقع خواب شبانه پیش اومده باشه.. هیچ توضیحی نیست که واقعا چطور اینها اتفاق میفته و ما چه کسی هستیم
 
دوستان عزیز سوالات را در بخش سوالات بپرسید در بخش تجربیات یا بخش دیگری نپرسید. فقط سوالاتی که در بخش سوالات پرسیده می شود جواب داده می شود
بالا