hashemi
کاربر ویژه
گزیده‌ای از کتاب:
نسخه‌ای برای عشق ورزیدن
نویسندگان:
جان گاتمن
جولی گاتمن
جزئیات، حائز اهمیت‌اند:
ما بیش از سه هزار زوج را در آزمایشگاه عشق مورد مطالعه قرار دادیم، برخی از آن‌ها را به مدت بیست سال پیگیری کردیم و بیش از چهل هزار زوج را که در شروع زوج‌درمانی هستند، بررسی کردیم. ساعت‌های طولانی را به تماشای فیلم زندگی این افراد اختصاص دادیم. میلیون‌ها داده را جمع‌آوری کردیم و حاصل این مطالعات این بود که اکنون می‌توانیم با اطمینان بالا بگوییم عوامل مشترک و جهان‌شمولی وجود دارد که باعث شکل‌گیری و یا قطع یک رابطه می‌شود و پیش‌بینی می‌کند که آیا یک زوج می‌توانند با خوشبختی و رضایت در کنار هم ادامه دهند یا خیر.
اولین نکته این است که یک زوج باید همواره در حال کشف یکدیگر بوده و نسبت به هم کنجکاو باشند. همۀ ما در طول زمان رشد و تغییر می‌کنیم. زوج‌های موفق این را می‌دانند و زمان می‌گذارند تا «نقشه‌های عشق»، یعنی دانش‌شان از دنیای درونی یکدیگر را، بسط و افزایش دهند. این بدان معناست که نه‌تنها باید سؤالاتی دربارۀ یکدیگر بپرسید، بلکه باید سؤالات درست بپرسید.
ثانیاً، زوج‌ها باید علاقه و تحسین خود را نسبت به یکدیگر بروز دهند. و این، به‌معنای دیدن و قدردانی از کارهای خوبی که شریک زندگی‌تان انجام می‌دهد، پیدا‌کردن و تمرکز بر چیزهایی که در او قابل تحسین هستند و بیان این چیزها با صدای بلند یا با لمس‌کردن است. بسیاری از مردم فکر می‌کنند که شریک زندگی آن‌ها از قبل می‌داند که آن‌ها او را دوست داشته و تحسین می‌کنند؛ اما مشاهدات ما نشان می‌دهد که آن‌ها در واقع این را نمی‌دانند. کلمات محبت‌آمیز باید خیلی بیشتر از آنچه تصور می‌کنیم با صدای بلند گفته شوند. این مثل لیوان آبی که هر چند روز یک‌بار به گیاهان خود می‌دهید نیست، بلکه مثل اکسیژنی است که مدام باید به آن‌ها برسد.
و سوم این‌که زن و شوهر به جای روی‌گردانی از یکدیگر، باید به سوی هم در حرکت باشند. این بدان معناست که آن‌ها نسبت به آنچه ما «پیشنهاد برای ارتباط» می‌نامیم، عمل و عکس‌العمل دارند. پیشنهادها می‌توانند از چیزهای کوچک، مانند صدازدن نام یکدیگر، تا چیزهای بزرگ، مانند درخواست برای برآورده‌شدن نیازهای عمیق، متغیر باشند. زوج‌های موفق به اندازه‌ای باهوش هستند که متوجه این پیشنهادات از سوی شریک زندگی خود می‌شوند و در صورت لزوم دست از کاری که در حال انجام آن هستند می‌کشند.
این‌ها شاخص‌هایی هستند که عاشقان «حرفه‌ای» را از «دست‌وپاچلفتی‌ها» متمایز می‌کنند. علاوه بر این، حرفه‌ای‌ها و افراد موفق در عشق به خوبی می‌دانند که همین چیزهای کوچک، که هر روزه شما انجام می‌دهید (و یا انجام نمی‌دهید) است که موجب شکل‌گیری یک رابطه و یا فروپاشی آن می‌شود. چرا که این عوامل، سبب‌ساز ایجاد صمیمیت هستند. متحول‌شدن یک رابطه، چیز زیادی لازم ندارد. گاهی فقط به اندازۀ پرسیدن یکی، دو پرسش، آن هم از نوع درست و حسابی‌اش؛ و یا ابراز یک تشکر و یا انتقاد صادقانه؛ یا این‌که به همسرتان این فرصت را بدهید تا کاری برای شما انجام دهد؛ شاید هم به اندازۀ یک بوسۀ شش ثانیه‌ای و یا پرتاب یک مشت گِل به سوی یکدیگر.
نسخه‌ای برای عشق ورزیدن
نویسندگان:
جان گاتمن
جولی گاتمن
جزئیات، حائز اهمیت‌اند:
ما بیش از سه هزار زوج را در آزمایشگاه عشق مورد مطالعه قرار دادیم، برخی از آن‌ها را به مدت بیست سال پیگیری کردیم و بیش از چهل هزار زوج را که در شروع زوج‌درمانی هستند، بررسی کردیم. ساعت‌های طولانی را به تماشای فیلم زندگی این افراد اختصاص دادیم. میلیون‌ها داده را جمع‌آوری کردیم و حاصل این مطالعات این بود که اکنون می‌توانیم با اطمینان بالا بگوییم عوامل مشترک و جهان‌شمولی وجود دارد که باعث شکل‌گیری و یا قطع یک رابطه می‌شود و پیش‌بینی می‌کند که آیا یک زوج می‌توانند با خوشبختی و رضایت در کنار هم ادامه دهند یا خیر.
اولین نکته این است که یک زوج باید همواره در حال کشف یکدیگر بوده و نسبت به هم کنجکاو باشند. همۀ ما در طول زمان رشد و تغییر می‌کنیم. زوج‌های موفق این را می‌دانند و زمان می‌گذارند تا «نقشه‌های عشق»، یعنی دانش‌شان از دنیای درونی یکدیگر را، بسط و افزایش دهند. این بدان معناست که نه‌تنها باید سؤالاتی دربارۀ یکدیگر بپرسید، بلکه باید سؤالات درست بپرسید.
ثانیاً، زوج‌ها باید علاقه و تحسین خود را نسبت به یکدیگر بروز دهند. و این، به‌معنای دیدن و قدردانی از کارهای خوبی که شریک زندگی‌تان انجام می‌دهد، پیدا‌کردن و تمرکز بر چیزهایی که در او قابل تحسین هستند و بیان این چیزها با صدای بلند یا با لمس‌کردن است. بسیاری از مردم فکر می‌کنند که شریک زندگی آن‌ها از قبل می‌داند که آن‌ها او را دوست داشته و تحسین می‌کنند؛ اما مشاهدات ما نشان می‌دهد که آن‌ها در واقع این را نمی‌دانند. کلمات محبت‌آمیز باید خیلی بیشتر از آنچه تصور می‌کنیم با صدای بلند گفته شوند. این مثل لیوان آبی که هر چند روز یک‌بار به گیاهان خود می‌دهید نیست، بلکه مثل اکسیژنی است که مدام باید به آن‌ها برسد.
و سوم این‌که زن و شوهر به جای روی‌گردانی از یکدیگر، باید به سوی هم در حرکت باشند. این بدان معناست که آن‌ها نسبت به آنچه ما «پیشنهاد برای ارتباط» می‌نامیم، عمل و عکس‌العمل دارند. پیشنهادها می‌توانند از چیزهای کوچک، مانند صدازدن نام یکدیگر، تا چیزهای بزرگ، مانند درخواست برای برآورده‌شدن نیازهای عمیق، متغیر باشند. زوج‌های موفق به اندازه‌ای باهوش هستند که متوجه این پیشنهادات از سوی شریک زندگی خود می‌شوند و در صورت لزوم دست از کاری که در حال انجام آن هستند می‌کشند.
این‌ها شاخص‌هایی هستند که عاشقان «حرفه‌ای» را از «دست‌وپاچلفتی‌ها» متمایز می‌کنند. علاوه بر این، حرفه‌ای‌ها و افراد موفق در عشق به خوبی می‌دانند که همین چیزهای کوچک، که هر روزه شما انجام می‌دهید (و یا انجام نمی‌دهید) است که موجب شکل‌گیری یک رابطه و یا فروپاشی آن می‌شود. چرا که این عوامل، سبب‌ساز ایجاد صمیمیت هستند. متحول‌شدن یک رابطه، چیز زیادی لازم ندارد. گاهی فقط به اندازۀ پرسیدن یکی، دو پرسش، آن هم از نوع درست و حسابی‌اش؛ و یا ابراز یک تشکر و یا انتقاد صادقانه؛ یا این‌که به همسرتان این فرصت را بدهید تا کاری برای شما انجام دهد؛ شاید هم به اندازۀ یک بوسۀ شش ثانیه‌ای و یا پرتاب یک مشت گِل به سوی یکدیگر.