Dr.Aram
تیم مدیریت
میتونی به طرف مقابلت بگی کهمهین جان ممنون از پاسخ دلگرم کننده ت. توی دوره ارتباط موثر استاد کلمات و جملات کلیدی رو میگن که باعث شده از زاویه دیگه ای به حرف های دیگران نگاه کنم مثلاً کی گفته که حق با منه چرا تلاش می کنیم اثبات کنیم حق با ماست چرا همش می خواهیم توضیح بدیم و خیلی موارد دیگه. مثلا یه نمونه ساده بگم من صبح ها زود میرم سر کارم یعنی حدود سی تا 40 دقیقه قبل از شروع ساعت کار چون به ترافیک نخورم و کلافه بشم و نگران دیر رسیدن باشم صبح سر حال تر هستم و چون حجم کارم بالاست میتونم سریع تر و با فکر بازتری کارم رو انجام بدم و دلایل مشابه این. یک نفر همیشه سوال می کرد انواع سوالات مثلا زود میایی، امروز نسبت به همیشه 10 دقیقه دیرتر اومدی (به نسبت اون تایمی که حدوداً می رسم) همیشه اولین نفر می آیی و خلاصه سوالات مشابه که واقعا به اون ربطی نداشت و منم دلم نمی خواست براش توضیح بدم
اما من به ناچار یه جمله ای می گفتم مثلا آخه دیر بیام به ترافیک می خورم آخه کار زیاد دارم که طرف مقابل هم شروع می کرد به ادامه صحبت و .... بعدش هم من حرص می خوردم آخه به این چه مربوط کاش اینطوری جوابش رو می دادم کاش اونطوری می گفتم. اما مدتیه با جواب های موثر فقط می گم بله من زود میام یا بله امروز یکم دیرتر اومدم یا بله حق با شماست. همین تمام به همین سادگی. یعنی یک موضوع ابتدایی که هر روز صبح روی اعصابم بود تمام شد.
به نظر میرسه که زود اومدن یا دیر اومدن من خیلی برات مهمه یا جالبه.
آیا دلیل خاصی داره؟
یا اینکه یک کار افراطی انجام بدهید
هر زمانی که سر کار میروید به اون فرد اعلام کنید عد از یک هفته از دست شما کلافه میشود
مثلاً بگید که
امروز ۱۰ دقیقه زود اومدم
امروز سر موقع اومدم
امروز ۱۰ دقیقه دیر اومدم